سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به کسى که در محضر او أستغفر اللّه گفت ، فرمود : ] مادر بر تو بباید گریست مى‏دانى استغفار چیست ؟ استغفار درجت بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است : نخست پشیمانى بر آنچه گذشت ، و دوم عزم بر ترک بازگشت ، و سوم آن که حقوق مردم را به آنان بپردازى چنانکه خدا را پاک دیدار کنى و خود را از گناه تهى سازى ، و چهارم اینکه حقّ هر واجبى را که ضایع ساخته‏اى ادا سازى و پنجم اینکه گوشتى را که از حرام روییده است ، با اندوهها آب کنى چندانکه پوست به استخوان چسبد و میان آن دو گوشتى تازه روید ، و ششم آن که درد طاعت را به تن بچشانى ، چنانکه شیرینى معصیت را بدان چشاندى آنگاه أستغفر اللّه گفتن توانى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :235
بازدید دیروز :506
کل بازدید :2166409
تعداد کل یاداشته ها : 1987
04/3/23
9:39 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

هر موجودی از جمله انسان ها که آفریده های خدایند، پرسش هایی را از خداوند دارند که دو قسم آن مجاز و یک قسم آن باطل است. این پرسش ها عبارتند از:

 

1. پرسش استعطاعی: پرسش استعطایی همان پرسش ها و درخواست های است که انسان ها با توجه به فقر ذاتی و امکانی خود از خدای غنی بالذات دارند. البته این پرسش ها از دو طریق زبان ذات و یا زبان ظاهری انجام می گیرد. انسان ها به دلیل نیازهای خود پرسش هایی دارند که به اشکال گوناگون از جمله دعا و نیایش مطرح می کنند. البته بیش تر پرسش ها و درخواست های آنان ذاتی است؛ یعنی وجود آنان این درخواست ها را دارد و خداوند نیز بدان ها پاسخ می دهد. خداوند در آیه 29 سوره رحمن می فرماید: «یَسْأَلُهُ مَن فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ همه موجودات در آسمان و زمین از او سوال و پرسش دارند. از همین روست که خداوند هر لحظه در ظهوری است تا به این خواسته های بی پایان موجودات هستی پاسخ مناسب و درخوری دهد: کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ؛ خداوند در هر ظهور و بروزی در کاری است.(همان) پس درخواست از هستی همگانی و همیشگی است و پاسخ از سوی خداوند نیز این گونه است.

 

2. پرسش استفهامی: نوع دیگر از پرسش ها برای فهم و کسب علم و دانش است و به حوزه معرفتی مربوط می شود. از این روست که پرسش هایی را پیامبران مستقیم و یا مردم از طریق پیامبران مطرح کرده و خداوند به آن ها پاسخ می دهد. مانند پرسش هایی که انسان ها درباره روح (اسراء، آیه 85)، حیض(بقره، آیه 222)، هلال ماه(بقره، آیه 189)، انفاق(بقره، آیه 215)، ماه حرام(217)، خمر و میسر(همان، آیه 219)، یتیمان(همان، آیه 220)، حلال و حرام(مائده،‌آیه 4)، قیامت(اعراف، ایه 187)، انفال(انفال، آیه 1)، و مانند آن پرسیده و خداوند به آن ها با توجه به میزان فهم و درک بشر پاسخ داده است.

 

3. پرسش اعتراضی: یک نوع پرسش هم به نام پرسش استیضاح وجود دارد که اعتراضی است و آن در حق خداوند راه ندارد؛ زیرا از خداوند نسبت به کارهایش بازخواست و پرسش نمی شود. اگر انسان ها در مواقف مختلف در دنیا و آخرت نگه داشته و ایست بازپرسی می گذارند: وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ؛ نگه داریدشان؛ چرا که آنان پرسش شدگانند.(صافات، ایه 24) اما این گونه پرسش از خداوند روا نیست: لاَ یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْئَلُونَ؛ خداوند از آن چه می کند بازخواست نمی شود در حالی که آنان مسئول هستند.(انبیاء، آیه 23) از این آیه به دست می آید که همان گونه که از ذات و صفات عین ذات پرسش نمی شود از مرتبه سوم که مقام فعل است نیز پرسش روا نیست. پس این که خدا چیست؟ چه صفاتی دارد و چرا این صفت را دارد، پرسش نمی شود،‌ بلکه از افعال خداوند نیز پرسش روا نیست. پس کسی نمی تواند بگوید که خدایا چرا این فعل تو مطابق فلان قانون نبوده است؛ زیرا خداوند حق مطلقی است که در برابر او مفهوم باطل راه ندارد و همه حقایق از او نشات می گیرد. پس این قانونی که گفته می شود از خداوند نشات گرفته شده است و از او درباره قانونی که او دارد بازخواست نمی شود. از همین روست که گفته شد مراد از واجب بر خدا یعنی همان واجب از خداست. به این معنا که چیزی نیست که حاکم بر خدا باشد و بگوییم که آن قانون بر خداوند حاکم است و او باید مطابق آن باشد؛ بلکه باید گفت که از خداوند چنین قانونی صادر می شود. پس چون خدا هر چه باید بکند می‌کند و هر چه نباید بکند نمی‌کند زیر سؤال نمی‌رود؛ چرا این باید و نباید را اوصاف او رهبری می‌کند که مثلا عادل و حکیم و علیم است. پس اگر از نظر علمی ناسی و فراموش کار نیست(مریم، ایه 64)، از نظر عملی هم ظلم نمی کند(کهف، ایه 49) پس به فرض محال اگر از سوی خداوند ظلمی واقع شود که این طبق قانون خدا، قبیح است و قبیح محال است که از او صادر شود ، در این جا عقل احتجاج می‌کند و می‌گوید خدایا این کار با آن وصفت هماهنگ نیست، ولی با این همه انسان حقّ سؤال ندارد. پس عقل انسانی می‌گوید خدایا تو که خودت را به حکمت و عدل برای ما وصف کردی این کار تو با آن وصف تو هماهنگ نیست و این کار محال است. بنابراین اگر بر فرض محال، خدای سبحان ظلم کند، زیر سؤال می‌رود؛ اما اولا نه سائلی بیرون از حوزه ی خلقت ، و ثانیا نه قانون و ترازویی بیرون از نظام خلقت باشد که کسی به خدا بگوید: خدایا کار تو را با فلان قانون سنجیدیم و این مطابق در نیامد این سخن جای ندارد، بلکه کار خدا را با وصف خدا می‌سنجند و می‌گویند: خدایا تو که دارای وصف حکمتی این کار تو با آن وصف تو مطابق نبود؛ چون خدا فرمود من این‌چنین نمی‌کنم و کار من حکیمانه است. پس در هستی غیر از خداوند حکم و حاکمی نیست(انعام، آیه 57) تا بتواند چنین پرسش اعتراضی داشته باشد. پس ذات اقدس الهی از بیرون محکوم چیزی نیست و این که فرمود: «کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ؛ خداوند بر ذاتش حکم بر رحمت کرده است.(انعام، آیه 54)» به این معنا نیست که چیزی از خارج بر خدا و یا بر فعل خدا و اسمایش حکومت دارد؛‌بلکه این حاتم و قاضی خود خداست. از این روفرموده است: «کَانَ عَلَی رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیّاً؛ این برپروردگارت حتم و قضا شده است. پس از خدا واجب شده نه بر خدا از بیرون واجب شده باشد تا بازخواست و بازپرسش شود.(مریم، آیه 71)